کمربندی که از پشم یا ابریشم ببافند و در یک سر آن تکمه یا مهره و در سر دیگرش حلقه بدوزند و هنگامی که بخواهند به کمر ببندند مهره را در حلقه بیندازند، برای مثال سنگ تک بند قلندر کشتی تجرید را / از پی تسکین به بحر بینوایی لنگر است (جامی- مجمع الفرس - تک بند)
کمربندی که از پشم یا ابریشم ببافند و در یک سر آن تکمه یا مهره و در سر دیگرش حلقه بدوزند و هنگامی که بخواهند به کمر ببندند مهره را در حلقه بیندازند، برای مِثال سنگ تک بند قلندر کشتی تجرید را / از پی تسکین به بحر بینوایی لنگر است (جامی- مجمع الفرس - تک بند)
بیضه بند. بندی که مانع بیرون آمدن فتق شود. (یادداشت بخط مؤلف). وسیله ای است مرکب از یک قسمت پهن و برجسته و یک دنبالۀ چرمی یا پارچه ای که مبتلایان به بیماری فتق زیر شکم خود بندند تا فتق بیرون نیاید. فتق بند انواع مختلفی دارد: برخی از آن ساده و برخی دیگر جفتی است که مورد استعمال هر یک بستگی به نوع بیماری فتق دارد. در تصویر این صفحه انواع آن دیده میشود
بیضه بند. بندی که مانع بیرون آمدن فتق شود. (یادداشت بخط مؤلف). وسیله ای است مرکب از یک قسمت پهن و برجسته و یک دنبالۀ چرمی یا پارچه ای که مبتلایان به بیماری فتق زیر شکم خود بندند تا فتق بیرون نیاید. فتق بند انواع مختلفی دارد: برخی از آن ساده و برخی دیگر جفتی است که مورد استعمال هر یک بستگی به نوع بیماری فتق دارد. در تصویر این صفحه انواع آن دیده میشود
که تتق بندد. که پرده کشد: گهربخشندۀ ابر تتق بند درافشانندۀ صبح شکرخند. خواجو. گاه نقش آرای آرایش به انگیز خیال گاه در حجله تتق بند عروسان بوده ام. نظام قاری (دیوان ص 97). رجوع به تتق و دیگر ترکیبهای آن شود
که تتق بندد. که پرده کشد: گهربخشندۀ ابر تتق بند درافشانندۀ صبح شکرخند. خواجو. گاه نقش آرای آرایش به انگیز خیال گاه در حجله تتق بند عروسان بوده ام. نظام قاری (دیوان ص 97). رجوع به تتق و دیگر ترکیبهای آن شود
ترکیبی از ’اما’ لفظ متضمن معنی شرط و ’بعد’ ظرف زمان بمعنی پس، و چون در اینجا مضاف الیه محذوف معنوی است بعد را مبنی بر ضم باید خواند، و مضاف الیه محذوف آن بیشتر لفظ حمد و نعت باشد. (از غیاث اللغات). یعنی اما بعد الحمد و الصلوه، پس از حمد خدای تعالی. و اما بعد را فصل الخطاب گویند: لقد علم الحی الیمانون اننی اذاقلت ’اما بعد’ انی خطیبها. سحبان وائل
ترکیبی از ’اما’ لفظ متضمن معنی شرط و ’بعد’ ظرف زمان بمعنی پس، و چون در اینجا مضاف الیه محذوف معنوی است بعد را مبنی بر ضم باید خواند، و مضاف الیه محذوف آن بیشتر لفظ حمد و نعت باشد. (از غیاث اللغات). یعنی اما بعد الحمد و الصلوه، پس از حمد خدای تعالی. و اما بعد را فصل الخطاب گویند: لقد علم الحی الیمانون اننی اذاقلت ’اما بعد’ انی خطیبها. سحبان وائل
آنکه بر استخوان فیل و شتر و جز آن گلها و تصویرات کنده بکند و این حرفه را خاتم بندی و خاتم بستن نیز گویند. (آنندراج). آنکه از عاج و استخوان شتر و چوب و غیره گلها و نقوش بر بعضی چیزها کند. (غیاث اللغات) : صد نقش بر استخوانم افکنده ز داغ گویا که لب لعل تو خاتم بند است. مفید بلخی (از آنندراج). رجوع به خاتم کار و خاتم کاری شود
آنکه بر استخوان فیل و شتر و جز آن گلها و تصویرات کنده بکند و این حرفه را خاتم بندی و خاتم بستن نیز گویند. (آنندراج). آنکه از عاج و استخوان شتر و چوب و غیره گلها و نقوش بر بعضی چیزها کند. (غیاث اللغات) : صد نقش بر استخوانم افکنده ز داغ گویا که لب لعل تو خاتم بند است. مفید بلخی (از آنندراج). رجوع به خاتم کار و خاتم کاری شود
پس ازین (بعد ازین مقدمه بعد از دعا) : اما بعد پوشیده نیست بر ملک که ما فرزندان ابراهیم ایم. توضیح امالفظ متضمین معنی شرط و لفظ بعد از ظروف زمانی اسثت بمعنی پس. چون در اینجا مضاف الیه محذوف معنوی است مبنی علی الضم باید خواند یعنی دال بعد رادر اما بعد مضموم باید و مضاف الیه محذوف آن اکثر لفظ حمد و نعمت باشد
پس ازین (بعد ازین مقدمه بعد از دعا) : اما بعد پوشیده نیست بر ملک که ما فرزندان ابراهیم ایم. توضیح امالفظ متضمین معنی شرط و لفظ بعد از ظروف زمانی اسثت بمعنی پس. چون در اینجا مضاف الیه محذوف معنوی است مبنی علی الضم باید خواند یعنی دال بعد رادر اما بعد مضموم باید و مضاف الیه محذوف آن اکثر لفظ حمد و نعمت باشد